خنده و گریه
امروز که راننده اومد دنبالم تو راه برگشت یه دختره رد شد از جلو ماشین کیف پولشو گرفته بود جلو صورتش به هیچ وجه هم پایین نمی اورد . . . . راننده با سرعت داشت میومد سمت ماشین نگاه کردم بهشدیدم انگشت شسصتش تو دماغش بود حالا که چجوری اونو جا داده بود اونجا بماند ولی من تو کف اینم که چقد حرفه ای رانندگی میکردو حفاری میکرد اصن هنر نزد ما ایرانیان است و بس . . . . کانون زبان یه معلم مشنگی داریم هی میگه با خودش میخنده به نظر شما چکارش کنم؟؟؟!!! دخترا اصلا بینی هاشون رو عمل نمی کنن. هیچ وقت موهاشون رو رنگ نمی کنن مادر زاد مش شدست. هیچ وقت به هم دیگه چپ چپ نگاه نمی کنن و به هم حسودی نمی کنن. تمام طلا جواهراشون اصل اصله. بی اجازه مامان و بابا هیچ وقت بیرون نمی رن. به بهانه کتابخونه با دوستشون بیرون نمیرن. اونقدر خواستگار دارن که نمیدونن به کدوم جواب بدن. همیشه سر به زیرن اصلا به غریبه ها نگاه نمی کنن ( کاش فقط نگاه بود) ! بعد از ازدواج تازه میفهمن حروم شدن طفلیها خونه باباشون همه چیزداشتن. روچشماشون اصلا لنز نمی ذارن، رنگش مادر زادی سبز و آبیه و خاکستری و بنفش و زرد و قرمز و آلبالویی و اناری و… تا حالا تو زندگیشون با هیچ پسری حرف نزدن!!! این مطلب فقط جنبه طنز و سرگرمی دارد. زنگ زدم مامانم که واسه تولد بابا چی کادو بگیرم؟ میگه از این ماهیتابه پیرکسا بگیر اونایی که داشتیم شیکسته :/ . . . . دیوار موسسه ی بیمه رو تازه رنگ کرده بودن کنارش نوشتن “لطفا روی دیوار چیزی ننویسید”یکی اومده با اسپری روش نوشته : “چشم داداش شما جون بخواه”…! . . . . به خدا پارک دوبل اصلا سخت نیست… . . . . طرف تازه فوق دیپلمش رو تو رشته پرورش تخم حیوانات اهلی . . . . شما اگه دقت کنی همین کلمه “ قرقروت ” و یا” گوجه سبز ” . . . . ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺗﻮ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻓﺮﻭﺷﯽ , ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﻠﻨﮓ ﺻﻮﺭﺗﯿﺘﻮﻥ ﺭﻧﮕﺒﻨﺪﯼ ﺩﺍﺭﻩ؟ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﺷﺪﻣﺎ!! ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ؟؟ ﺩﺍﻏﻮﻥ . . . . صرفاجهت اطلاع چند وقت پیش حس کمبود محبت داشتم رفتم ی کم بتادین تو دستم ریختم و اومدم جلو مامانم سرفه کردم گفتم وای خون دارم خون بالا میارم ! مامانم زد تو سرم گفت از بسکه میری تو اون اینترنت بی صاحاب برو توالت فرشامو کثیف کردی .. بابام که داشت اخبار نیگا می کرد خواهر کوچیکم هم داشت از خوشحالی بالا پایین می پرید و میگفت آخ جون اگه بمیری اتاقت مال من می شه . . . . ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﻓﺎﻝ ﺣﺎﻓﻆ ﮔﺮﻓﺘﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺣﯿﻔﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﻧﺬﺍﺭم ﺷﺎﻋﺮ ﻣﯿﮕﻪ: ﺧـــُــﻮﺷـــﺎ ﺁﻥ وب ﮐﻪ ادمینش ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ به به ، به به!!! اعتراف میکنم که تا حالا چیزیو نداشتم که بخوام اعتراف کنم فقط بلد شما رو بزارم سر کار . . . . اعتراف میکنم امروز داشتم میرفتم تو خیابون دخترایی که از کنارم رد میشدن خیلی خود داف پندار بودن پسرا مواظب خودتون باشین . . . . اعتراف می کنم وقتی از خیابون رد می شم اسم تابلو مغازه ها رو می خونم اگه تو ماشینم باشم سعی می کنم همه رو بخونم اگه نشه یه جورایی وجدان درد می گیرم ! این عادتو از بچگی دارم چون معلم کلاس اول دبستانمون گفته بود تابلوی مغازه ها رو بخونین تا روخونی تون قوی بشه دیگه این مونده تو سرم! . . . . اینجانب هیچ وقت پشت ماشین سوتی ندادم مثلا ماشین خاموش کنم تو دنده روشن کنم یا از این چیزا ! اعتراف می کنم مدتی پیش در حال رانندگی به سمت منزل بودم و می خواستم بپیچم تو خیابون که دستم از روی فرمون سر خورد هل شدم می خواستم فرمون رو بگیرم دستام به هم پیچ خورد همزمان برف پاک کن خورد تا فرمون رو گرفتم نزدیک بود برم عقب یه ماشین که پارک بود زدم رو ترمز ماشین خاموش کرد اومدم روشن کنم به ماشین تا استارت زدم یه متر پرید جلو خورد عقب ماشین جلویی کلاج گرفتم روشن کردم زدم دنده عقب گفت خررررررررررررت کلاج رو محکم فشار دادم زدم دنده عقب افتادم تو جوب !!! خلاصه هرچی ذره ذره آبرو جمع کرده بودم یه لگد زدم و همش رو ریختم . . . . اعتراف می کنم رفته بودم دیدن یکی از فامیلامون که تازه فارغ شده بود بچه رو بغل کردم می خواستم بگم ایشالله زنده باشه گفتم ایشاالله زنده می مونه !!! . . . . اعتراف می کنم تو تاکسی نشسته بودم نزدیکای مقصد به جای اینکه بگم ممنون پیاده می شم بلند گفتم : خسته نباشید !!! اینقدر تابلو بود دیگه نتونستم کاری کنم جز اینکه سریع پیاده بشم !!! . . . . اعتراف می کنم وقتی خیلی کوچیک بودم موقع دستشویی رفتن بخاطر ترس در و تا آخر باز می ذاشتم روز اول مدرسه طبق عادت همیشگی رفتم دستشویی مدرسه و در هم باز گذاشتم یه لحظه برگشتم دیدم نصف مدرسه به اضافه ناظم جمع شدن جلوی دستشویی دارن بهم می خندن . . . . اعتراف می کنم بچه که بودم کلید خونمونو بر می داشتم رو یه کاغذ هم یه نقشه می کشیدم می بردم تو باغچمون خاک می کردم بعدا خودم می رفتم پیداشون می کردم میگ فتم نقشه گنجه اینم کلید صندوقشه !!! با اینکه ازش خوشم نمیاد ولی به دلیل اینکه طرف دار زیاد داره براتون میزارم تهی:خود نمایی بسه داش/سنگین مث وزنه باش که/وختی پشت میله ها میوفتی میسازتت مث قانون حبس داش
هرگزقبل از ازدواج ابروهاشون رو بر نمی دارن عمرا بردارن،کی گفته بر میدارن،نه بابا بر نمی دارن که، مرتبش می کنن .
فقط کافیه حواستون به
جدول و
تیر چراغ برق و
ماشین پشتی و
ماشین جلویی و
دسته برف پاک کن و
روسریتون و
کفش پاشنه بلند و
ناخون مصنوعی و
کلاچ و
ترمز و
گاز و
فرمون و
پسر همسایه که داره بهتون میخنده باشید !
از دانشکده غیرانتفاعی و غیر حضوری علمی کاربردی قریه مسلم آباد
از توابع یاقوت شهر سفلی ممسنی
به زور سه ترم مشروطی و 2 جلسه تشکیل شورا و نامه از امام جماعت مسجدشون گرفته....
میگه:باید رفت از این مملکت !!! اینجا نمیشه موند...
اینا قدر قشر روشنفکر و تحصیلکرده رو نمیدونن !!!
الحق کاری که اینا با مفهوم تحصیلات عالیه و خارج رفتن کردن،
بمب اتم با هیروشیما نکرد !!
یا حتی “ لواشک ترش” و در بعضی مواقع هم “ آب زرشک آلبالو ” خودش…
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ادامه جمله رو ول کن
آب دهنتو قورت بده بعد
Design By : Mihantheme |